دسته : -پژوهش
فرمت فایل : word
حجم فایل : 28 KB
تعداد صفحات : 57
بازدیدها : 180
برچسبها : دانلود مقاله
مبلغ : 3500 تومان
خرید این فایلمقاله ارتباطات جمعی وفرهنگ
چکیده هایی از متن مقاله:
رویكرد فرهنگشناسان
از اولین روزهای آغاز پژوهش در ارتباطات جمعی دیدگاههای متفاوتی از سوی «فرهنگشناسان» در مورد وسایل ارتباط جمعی شكل گرفت. شكلگیری چنین دیدگاههایی بهخصوص تحتتأثیر علوم انسانی (اعم از ادبیات، زبانشناسی و فلسفه) قرار داشت؛ دیدگاههایی كه از اكثر گرایشهای علوم اجتماعی در مباحث رایج و مشهور علوم ارتباطات، متمایز بودند. در برخی نقاط و یا بعضی از موضوعات، هر دو روش با هم یكی شده و منطبق میگردند اگر چه اختلاف اساسی در نحوة نگرش و روشهای تحقیق باقی میماند.
ارایه بیانی ساده از محتوای دیدگاه فرهنگشناسان، كار آسانی نیست اما معمولاً این كار با توجه به نظرات موجود در یك متن علمی و تعبیر و درك معانی موجود در آن انجام میپذیرد. فیسك (1981) فرهنگ را چنین تعریف میكند: «فراگرد مستمر تولید معنا كه ناشی از تجربة اجتماعی ماست» این دیدگاه كه فرهنگ را فراگردی سیال میداند، با دیدگاه قدیمیتر در تعارض است؛ دیدگاهی كه فرهنگ را با الگوهای ثابت و یا نتایج فعالیتهای فرهنگی (خصوصاً اشیاء فرهنگی دارای ارزش) برابر میدانست. دریافت مفهوم فرهنگ مستلزم خوانش (قرائت) متون است، اصطلاحی كه شامل دامنة وسیعی از مواردی است كه به صورت نمادین رمزگذاری شده است. مواردی چون كالاها، لباسها، زبان، فعالیتهای اجتماعی و تصور بیشتر قراردادی در مورد همة انواع تولیدات رسانهها (مانند: برنامههای تلویزیون، كتابها، ترانهها، فیلمها و غیره). رهیافت فرهنگشناسان شامل همة جنبههای تولید، اَشكال و دریافت متون در معنا و گفتمانهایی كه پیرامون آن وجود دارد، میباشد. در این حال، رسانههای جمعی به ناچار در دامنة تغییرات مطالعات فرهنگی میافتد؛ مطالعاتی كه دامنة تغییر مرجع وسیعی دارد و فقط موضوعات و نظریههای اندكی وجود دارد كه همدیگر را پوشش دهد.
...
پیشرفتهای بعدی نظریههای انتقادی فرهنگی: مكتب مطالعات فرهنگی
نظریههای انتقادی فرهنگی اینك بسط یافته و بسیار فراتر از وابستگیهای اولیه قرار گرفته است؛ وابستگیهایی كه تسلط ایدئولوژیكی در آن نمایان بود. اما به جهت یا جهاتی، مطالعه ایدئولوژی در فرهنگ رسانهای به عنوان موضوع محوری باقی ماند. همانگونه كه معنی فرهنگ رسانهای برای آزمون گروههای معین در جامعه عمل میكند؛ گروههایی چون جوانان، طبقه كارگر، اقلیتهای نژادی و سایر ویژگیهای حاشیهای ساز. نظریه، شكافی را در روند شبیهسازی و تبعیت عوامل بالقوة منحرف یا مخالف در جامعه ایجاد میكند. تحقیقات انجام شده بهخصوص تحقیقات در مركز مطالعات فرهنگی معاصر در دانشگاه بیرمینگام در سالهای دهة هفتاد منجر به معرفی «مكتب بیرمینگام» به عنوان محور اصلی برای این روش تحقیق شد.
كسی كه آثار آن بیشترین پیوند را با این مكتب داشت، استوارت هال بود. او در مورد روش مطالعات فرهنگی نوشته است:
«این روش در مقابل نقش باقیمانده و صرفاً بازتابی تخصیص داده شده به ] اشیا با وصف [ «فرهنگی» قرار میگیرد. این روش به طرق متفاوت، فرهنگ را به عنوان چیزی در هم تنیده با تمامی اعمال اجتماعی و به نوبة خود این اعمال را به عنوان چارچوب معمول فعالیت انسانی، تصویر میكند... این روش با روش اصلی فراساختاری تنظیم روابط بین نیروهای مادی و معنوی مخالف است، خصوصاً جایی كه جبر (اقتصادی) در تمامی معانی سادهاش زیربنا را بیان میكند... این روش (فرهنگ) را به عنوان مجموعهای از ابزارها و ارزشهایی معرفی میكند كه از میان گروهها و طبقات متمایز اجتماعی براساس شرایط و ارتباط تاریخی معین آنها برمیخیزد؛ شرایط و ارتباطی كه از خلال آن ابزارها و ارزشها در قبال شرایط موجود عمل میكنند و پاسخ میدهند» (اقتباس از گوریچ، 1982، صص 26ـ7)
رهیافت ـ فرهنگی، پیامها و عموم را مدنظر قرار میدهد؛ به این منظور كه با فهم دقیق و نقادانه تجربیات واقعی اجتماعی زیرگروهها در جامعه، جوابگوی الگوهای انتخاب و پاسخ در مورد رسانهها باشد.
رویكرد انتقادی مكتب بیرمینگام همچنین عهدهدار تبدیل پرسش ایدئولوژی جای گرفته در متون رسانهای به این پرسش بود كه چگونه مخاطبان رسانه باید این ایدئولوژی را (قرائت كنند). استوارت هال در سال 1980 مدل «گفتمان رمزگذاری و رمزگشایی رسانهای» را پیشنهاد كرد. در این مدل متون رسانهای بین تولیدكنندگان و مخاطبان آن جای میگیرد. تولیدكنندگان همان كسانیاند كه معانی را در قالبهای مشخص جای میدهند و مخاطبان همان كسانیاند كه معانی را متناسب با موقعیتهای متفاوت اجتماعی و قالبهای تفسیر و تأویل خود «رمزگشایی» میكنند.
خرید و دانلود آنی فایل